18 ماهگی دخترم البته با تاخیرررررررررر
دختر گلم 26 بهمن شما 18 ماهه شدی و برای اخرین بار تو این سالهای اخیر رفتیم برای واکسن . تا وارد شدی و اول قد و وزنت رو گرفتن خطر رو احساس کردی و شروع کردی گریه کرن و بعدم هم واسه واکسن من و وبابا پاهات رو گرفتیم و شما همچنان جیغ میزدی و بلافاصله بعد واکسن شروع کردی دستور دادن و میگفتی تا تا یعنی بریم پارک و ماهم شما بردیم پارک و تاب و سرسره بازی کردی . شب تولد پسرعموت بود ورفتیم . اولش کلی خوشحال بودی و با بادکنک ها بازی کردی و بعد از یه ساعت دردت شروع شد و مدام گریه میکردی تا مجبور شدیم زودتر بریم خونه . تا ساعت 3 صبح گریه میکردی و من و بابا شما تو پتو گذاشته بودیم و تاب میدادیم . فقط اینطوری ساکت میشدی و بعدم تا دو روز درد دا...
نویسنده :
الهه
0:11