9 ماهگی
سلام به دختر شیطون بلای مامان
امروز شما وارد 9 ماه شدی . باورم نمیشه چقدر زود بزرگ شدی . چقدر شیطون شدی .
خیلی قشنگ میگی ماما چند بار پشت سرهم میگی ماماماماماماما تا شب فک کنم صد بار میشه .
دیگه جونم برات بگه یاد گرفتی بگی بابا ولی خیلی کم میگی و میگی بوووووووو بووووووووو البته تف دار .
میگی آقا ق رو تشدید دار میگی و نمیدونم منظورت ار آقا کیه
خیلی قشنگ و با آواز میخونی گَ گَ گ َ و دَ دَ دَ و وقتی بهت میگم بگو دَدَ فوری تکرار میکنی
دیگه با روروئک میتونی این ور و اون ور بری و شیطونی کنی . چند بارم گلدون رو از روی میز انداختی .
چهار دست و پا میری عین فرفره . دیگه به هر جای خونه سرک میکشی و شیطونی میکنی .
فقط تا دیروز نمیتونستی پله آشپز خونه رو رد کنی که به لطف خدا اون رو هم تونستی و میری کشو اجاق گاز رو باز میکنی و کلی شیطونی میکنی
عاشق اینی که از گهوارت بچسبی و تابش بدی و جدیدا چند تا قدم هم برمیداری و از این سمت میری اون سمت
بعضی وقتا باید از زیر مبلو میز و صندلی پیدات کنم
بعضی وقتا هم که میری و به میز تلوزیون میچسبی و میخوای بلند شی
منم همش باید دنبال تو خانم شیطون بدووم
خلاصه اینکه بلایی شدی واسه خودت و هر لحظه من و بابا رو بیشتر عاشق خودت میکنی